_02_

Eternal Love
Please Subscribe to read the full chapter

آروم باش!!"

"چ-چجوری آروم باشم؟؟ یه گ-گربه میزنه به شیشه اتاقم، بعدشم باهام ح-ح-حرف میزنه..!!"

"حرف میزنم، گاز که نمیگیرم!!... هرچند اگه رو مخم راه بری قول نمیدم نگیرم.... هی... داری چیکار میکنی؟!"

لوهان روی تخت دراز کشید و چشمهاشو محکم بست. زیرلب به خودش میگفت "همش یه خوابه.. همش خوابه.. الان بیدار میشم..."

گربه که از دست لوهان عصبی شده بود، پنجه هاشو روی صورتش کشید و گفت "خواب نیستی... اووه.. ما حتی صبح هم همو دیدیم، به همین زودی یادت رفته؟"

"صبح؟" چشمهاشو باز کرد. قبلا هم فکر کرد که صورتش آشناست.. اما بخاطر خدا، چجوری ممکنه صورت یه گربه آشنا باشه؟!

"آره.. آها راستی صبح این شکلی نبودم.. صبر کن!.." گربه پنجه اش رو بالا آورد. کف پنجه اش، چیزی خودنمایی میکرد.

"اون طرح.."

گربه پنجه شو روی سینه اش گذاشت و لحظه ای بعد، جلوی چشمهای حیرت زده ی لوهان، پسر زیبایی ایستاده بود. "تو..؟؟"

"گفتم که همو دیدیم! حالا شناختی؟" و چشمکی بهش زد. همون پسری بود که صبح توی راه بهش خورده بود.

"ولی... ولی تو چجوری.. گربه.."

"خب مسلما که انتظار نداشتی تو اون سرمای بیرون این شکلی.." با دوتا دستش به خودش از بالا تا پایین اشاره کرد. "بمونم و یخ بزنم؟ وایی شبا واقعا سرد میشه.. در ضمن وقتی یک متر و خورده ای قدت باشه، نمیتونی بدون جلب توجه از درخت بالا بری و وارد خونه مردم بشی! هه هه"

وقتی دید لوهان هنوزم با چشمای پر از ترس و ناباوری نگاهش میکنه، با لبخند سمتش رفت و کنارش نشست. لو کمی خودش کنار کشید اما بلند نشد. پسر دستشو گرفت و گفت "ببین. من واقعیم. و باید از تو هم تشکر کنم که تونستم دوباره تغییر شکل بدم. اگه تو امروز دستم رو نمیگرفتی، من نمیتونستم به شکل قبلیم برگردم."

"م-منظورت چیه؟"

"بعد میفهمی.. راستی، اسم من مین هیونه." و لبخندش بزرگ تر شد.

"لوهان."

"میدونم."

دهنشو باز کرد که بپرسه از کجا، ولی چیزی نگفت. صورت مین هیون جدی شد. "خوب به چیزایی که میگم دقت کن، زندگی خیلی ها به این بستگی داره." پسر بزرگتر توجهشو بیشتر سمت اون برگردوند. "من برای ماموریت مهمی اینجا اومدم." نفس عمیقی کشید و ادامه داد. "من باید چیزی رو پیدا کنم که یه جایی روی این سیاره اس و فقط چندنفر میتونن کمکم کنن... که یکیشونم تویی."

"من؟"

"آره، تو لوهان."

"از کجا میدونی؟"

"یادته گفتم بخاطر تو بود که تونستم دوباره تغییر شکل بدم؟" لوهان سرشو به معنی آره بالا پایین کرد. "وقتی به اینجا فرستاده شدم، تمام انرژی باقیموندم صرف تغییر شکلم از گربه به آدم شد. وقتی امروز صبح دست تورو گرفنم، انرژیی رو از تو حس کردم که چند وقته دنبالشم. فقط کسایی این انرژی رو دارن که تحت تاثیر سیاره ی من باشن. و تو یکی ازونایی."

یکم مکث کرد. "چجوری حرفتو باور کنم؟؟"

"تورو خدا! من همین الان جلوی چشمت شکلمو عوض کردما!"

حق بااون بود. همه که نمیتونن همچین کاری بکنن. لوهان سعی میکرد اطلاعات جدید رو هضم کنه اما اینا واقعا باورنکردنی بود! بلاخره چیزی که بیشتر کنجکاوش کرده بود رو پرسید. "این سیاره ای که.. میگی ازش اومدی... کجاست؟"

مین هیون سمت پنجره رفت و به لوهان هم اشاره کرد بیاد کنارش. بعد دستشو سمت ماه دراز کرد.

"ماه؟"

پسر خندید و با سر مخالفت کرد. "اون ستاره ی کم نور سمت راست ماه میبینی؟" لوهان سرشو تکون داد. "اون قبلا

Please Subscribe to read the full chapter
Like this story? Give it an Upvote!
Thank you!

Comments

You must be logged in to comment
a4w411 #1
Chapter 4: اوه مای گاد نمیدونستم اینجا هم فیک فارسی داره همیشه انگلیسی میخوندم از اینجا .... من خواننده جدیدم فایتییینگ و لفطاااا هونهان باشهههههه به هونهان بیشتر میاد
MahyaM #2
Chapter 3: :Dلرد تاریکی امکان داره لی سومان باشه؟
MahyaM #3
Chapter 2: ووووووج خهلی باحاله
foryouilove #4
UPDATEEEEE SOOON~
charming-fgh
#5
Chapter 3: لرد تاریکیو میگم...شاید اگه از اکسوئه...کای یا کریس...!!!
charming-fgh
#6
Chapter 3: از برو بکس اکسو که نیس؟!
charming-fgh
#7
Chapter 3: ووووووویییییی داره باحال میشهههههه
charming-fgh
#8
Chapter 2: وااااااو آجیییییی خعلی باحال بود،دمت گرم!!!