Play house (persian ver)

Description

This fic write by:seitsemannen

And trans in to persian  by:Justmarkson(Markson fanbase in Iran)

Direct link:

https://archiveofourown.org/works/5244977

  seitsemannen این فیک اثری است از 

و کار ترجمه اش به فارسی توسط جاست مارکسون اولین و تنها ترین مرجع مارکسون در ایران صورت گرفته.

همه جور شایعاتی اطراف عمارت وانگ و خدمتکاران خوش چهرشو  احاطه کرده اما به نظر میرسه هیچ کس نمیدونه که بدون توجه به پول و پاداش چطوریه که اعضا مشتاقن که راز و رموز  رئیس خودشونو حفظ کنند.

مارک به شایعات افراد مشهور اهمیتی نمیده به جز اینکه میگه خاندان وانگ چندین برابر حقوق و دستمزد و میده خب پس وقتی موقعیتش پیش میاد وارد اون خونه مرموز میشه.....
در خانه ی وانگ قوانینی وجود دارن که یکی از عجیب ترین اونها اعمالی که هر خدمتکار با انتخاب رنگ کروات مورد نظرش در یک روزمیتونه انجام بده، انتخاب رنگ کروات به اختیار خود خدمتکار انجام میشه و هیچ اجباری توش نیست.

❗️و اما با ورود مارک توان چه اتفاقاتی در خانه ی وانگ خواهد افتاد!!!!

Foreword

 

 هشدار :این فیک دارای صحنه های +18 فراوان است اگر علاقه ندارید نخونید .

Play house ep1

عمارت  وانگ در سراسر کره ی جنوبی مشهور بود. وارث خانواده ی هنگ کنگی در عمارتی زندگی میکرد که برای زندگی یک نفر به همراه خدمه اش خیلی بزرگ بود، ولی اگر شما پولش رو داشتین و سالها قبل میخواستین اون زمین رو بخرین، فکر کنم هر کاری میتونستید باهاش انجام بدید. او خونه حتی در یکی از بهترین مناطق سئول واقع بود. کافیه یک بهشت رو تصور کنید، مخصوصا اگه شما یه باغ عظیم و حصارهای بلندی مثل خونه ی وانگ داشته باشید.

وارث خانواده ی وانگ، جکسون وانگی بود که یاد گرفته بود از تجارت والدینش بوسیله ی مدیریت شعبه ی کره ای نگهداری کنه با وجود اینکه اونقدر ثروتمند بود و اساسا زندگیش اونقدر سلطنتی بود که نیازی نداشت حتی یک روز از زندگیش رو هم کار کنه. بالاتر از ثروتمند بودنش اون جذاب هم بود، با موهای بلوند (bleached platinum blond)، شونه های پهن و عضلات زیاد، صورت جذاب  با چشم های درشت بادومی. هیچ نامزدی براش انتخاب نشده بود، کسی که نصف کشور رو با شهوتِ داشتنش پشت سر گذاشته بود. اون بعضی اوقات همراه یک مدل یا خواننده در مراسم های عمومی دیده میشد.
ولی رسانه ها نمیتونستن که اون رو به هیچ دختری ربط بدن ،برای همین قطعا شایعاتی بوجود میومد. 

این حقیقت که کارکنان شخصیش تشکیل شده از پسرهایی که هرکدوم از دیگری زیباتر بودن هیچ راهی رو برای مقابله با اون ها باقی نمیذاشت.

هر ارتباطی با جکسون وانگ داشتین در چشم عموم دیده میشد. جکسون بیخیال سر و سامان دادن به این وضعیت شده بود اما از طرف دیگه به خاطر این موضوع خدمتکاراش رو به رسانه ها معرفی کرد. 
همیشه یک تغییری وجود داشت تا از اذیت شدنشون جلوگیری کنه. رسانه ها هیچوقت نتونستن هیچ چیزی از هیچکدوم از خدمتکاراش بیرون بکشن - صحبتهایی راجب تعهدی که خدمتکارها رو مجاب میکرد که هیچ چیزی که در عموم ناشایست است رو نباید بگن، زده میشد و اینطور به نظر میرسید که فقط یک استدلال درباره ی این حقیقت وجود داشت که وانگ فقط تعداد انگشت شماری از خدمه رو همیشه نگه میداشت.
 به نظر میرسید از اون خدمه راضی بوده و این حرف پشت سرش میومد که اون ها بیشتر از میزان حقوق یک خدمتکار دریافت میکردن! اینکه چه اتفاقایی در خونه میفته به اندازه ی چیزهای دیگه مشکوک بود.

اما یک بار آزمون ورودیی در زمینه خدماتی در خانواده وانگ انجام شد، تعداد خدمتکارایی که شانس قبولی تو آزمون رو داشتن زیاد نبود و قطعا مارک جزو اونا نبود!
مارک دوستدار جکسون وانگ یا یه پولدار سلطنتی اطراف سئول نبود،اما این مهم نیس.
مارک واقعا بعد از بیرون امدن از شغل ثابتش به پول نیاز داشت و خانوادش درحال تلاش برای پایان دادن به این شرایط بودن.

وانگ محدودیت های شدیدی درمورد ظاهر،سکس، سلامت و سن داوطلبان داشت، اما مارک همه ی پیش نیاز هارو به سادگی برای رسیدن به جایی ک تجربه کافی برای این کار درنظر گرفته شده بود را  پر کرد.
 او پیشینه خوبی در اون مدت یک سالی که پیش خانواده کیم کار میکرد داشت،بخاطر همین اعتماد به نفس خوبی داشت و میتونست بیشتر دوره هارو پاس کنه.
و تونست! وظایف پیشخدمتی رو میدونست، رفتار خوبی داشت و میدونست چطور از وسایل خونه مراقب کنه، اینجوری اون خودشو بین 50 نفر اولی که واسه این شغل مصاحبه شده بودن قرار داد.

اونو که تو یه اتاق اروم و تقریبا خالی گذاشته بودند تا  جین یونگ ،کتابدار رئیس وانگ، وارد شد و از او سوال هایی میپرسید که شایستگیشو واسه این کار تعریف کنه. جین یونگ یه مرد کره ای 21 ساله با موهای مشکی با یه صورت زیبا و کلاسیک و اندام متناسب بود.  رفتارش آروم و یه لبخند  که چشم هاشو تاب میداد و این لبخند خیلی گیرا و در عین حال کنترل شده بود. او بخاطر صورت عالی و پوکرش و مهارت هاش در بازیگری شناخته شده بود که بهش اجازه میداد تا معامله کنه.! به همین دلیل جین یونگ از امور جکسون وانگ مراقبت میکرد از جمله استخدام  ظاهری خدمه !

که  همین باعث میشد مارک حس بدی پیدا کنه.

رفتار جین یونگ مودبانه بود ،صدایی که باهاش صحبت میکرد خیلی بلند نبود ولی توجه هارو به خودش جذب میکرد.
به محض اینکه وارد اتاق شد  خیلی مودبانه به مارک خوش آمد گفت و مارکو قبل از اینکه اقدام به پرسیدن سئوالی کنه سمت میزی که مصاحبه انجام میشد هدایت کرد .بعد از تعدادی سئوال که از قبل تعیین شده بود؛ حالا  میتونست اونیکه که روی کاغذ های  کنارش بودنو بخونه .این سئوال ها عجیب بودند خیلی عجیب! .
" اگر بی سروصدا وارد اتاق بشی و  رئیس رو ببینی با کسی سکس داشته باشه چیکار میکنی ،..بزار بگیم  یک پیشخدمت  دیگه  .ریکشن تو چیه؟"
صدای جین یونگ خیلی شفاف بود شبیه این نبود که اون یک سئوال عجیب غریب  پرسیده اونم تو یک مصاحبه شغلی شخصی .

مارک لحظه ای چشماشو از جین یونگ برداشت ،سخت بود از چهرش چیزیو بخونی.خب  مارک برای پیدا کردن  چیزیکه  شبیه جواب اون بود بیشتر تلاش نکرد چونکه بی فایده بود.بنابراین اون باید جواب و تا حد ممکن صادقانه میداد.

یکی از شایعات نچندان شوکه کننده  این بود که وانگ مجموعه ای از پسرای زیباشو داره و لذت های شهوی دنیارو با اونها میبره.خب تصور اینکه جکسون جذاب یکی از خدمتکارارو روی میز خم کرده و اونو میکنه  سخت نبود.همه خدمتکارا با اسماشون در عموم  شناخته شده بودند اگرچه که بیشتر اونها به ندرت دیده میشدندو همشون خوب بنظر میرسیدند.مارک  اسم  همشونو میدونست. و اینو فقط برای این یاد گرفته بود که برای مصاحبش مفید باشه. اما  این یکم سخت بود که یکیو انتخاب کنی که با  جکسون وانگ سکس داشته باشه پس مارک  عوضش یک پسر خیالی و زیبا رو در نظر گرفت...خب چی میشه اگر مارک بخاد وارد شه؟ اون تو خونه اس و وارد میشه و در میزنه..معذرت میخاد و تعظیم میکنه و وارد میشه.
جکسون وانگ و میبینه که روی میزشه...پشت جکسون  به دره..پیش خدمت پاهاش از هم جلو جکسون بازه و حلق آویزه شایدم پاهاش باز رو شونه جکسونه.

رئیس ممکنه صدای درو بشنوه اما نمیتونه سکسش رو متوقف کنه. فقط صورت مجسمه مانندشو یکم میچرخونه تا ببینه کی وارد اتاق میشه.و باهم چشم تو چشم میشند و مارک....مارک...مارک...
"این تجارت رئیسه کسی که روی تخته و مطمئنا در هیچکدوم  از سکس ها من نخواهم بود"
مارک طوری نشون میداد که انگار  فقط میخاد  نگاه کنه.

این فانتزی احمقانه چیه؟
مطمئنا مارکی  که همه این تصوراتو  با صدای بلند داشت میگفت !مارک حرفه ای بود چون قبلا به عنوان خدمتکار کار کرده بود.قطعا جالب خواهد بود.
مارک متظاهر نبود.اون یه پسر دوجنسگرا(بایسکشوال)سالم هورمونیه که از پورن لذت میبره.ولی مسئله این نیست،جین یونگ به مدت طولانی بهش خیره شده بود.بادقت اونو تحت نظر داشت  و انتظارداشت که مارک ادامه بده ولی مارک دیگه ادامه نداد. و جین یونگم اصرار نکرد.
وجین یونگ  ازش خواسته بود سوالات آسون تری درباره نوع امتیازاتی که اون از خاندان وانگ خواسته بود و کارهایی که اون میتونه در دید عمومی انجام بده مثل کارهای موردنیاز بپرسه.

و

"تبریک"!تو تمام دوره هارو گذروندی و رئیس تو رو به بعنوان داوطلب نهایی انتخاب کرده.اگر دوست داشته باشی  توافق نامه غیر رسمی رو امضا کنی ،میتونم قوانین خونه،و شرایط و برات بخونم و میتونی انتخاب کنی که میخوای با اونها موافقت کنی یا نه .ما یه سری بند دیگه هم داریم که بعد اونها میفهمی این شغل برات مناسبه یا نه "

صدای جین یونگ دوستانه بود ولی اون فقط برای تظاهر بود.
جدیت جین به شدت کشنده بود.مارک میدونست احتمال عدم توافق وجود داره و‌خب این سوپرایزش نمیکرد!


 مارک در صورت عدم انجام دقیق بند های قرارداد که اعم از اینکه صحبت های داخل خونه یا مفاد قرارداد و در بیرون خونه منتشر کنه و غیره  مجبور به پرداخت ده بیلیون وون برای جبران خسارت به خانواده وانگ بود .این رقم پول واقعا مزخرف بود اون خیلی بیشتر از  مقدار پولی بود که مارک در تمام طول عمرش دیده بود اما در هر صورت مارک حاضر نبود تو تجارت شخصی رئیس وانگ به هیچ وجه شرکت کنه حالا چه در طول خدمتکاری چه بعد از اون ،پس قرار داد و امضا کرد.


جین یونگ آروم ورقه هارو ازش گرفت و پس از چک کردن تاریخ و امضا اونهارو در یک کیف قهوه ای که همراهش بود گذاشت. 
 و قبل از اینکه کیفشو ببنده یک برگه دیگه بیرون آورد  و دوباره در کیفو بست .احتمالا اونها مفاد قرارداد برای مارک بودند ،ورقه هارو عوض مارک جلوی خودش قرار داد یکی از دستاشو برای محافظت ازشون بالاشون گذشت

"قبل از این که شروع کنیم یک چیزی هست که میخوام روشنش کنم و بپرسم که باهاش موافق هستی یا نه، اگه باهاش مشکل داشته باشی نیازی نیست ما اقدام دیگه ای انجام بدیم."
جین به مارک لبخند زد.
اون خنده بیش تر یک تهدید بود تا یک لبخند. اما مارک خیلی ترسیده به نظر نمی رسید در عوض سرش را تکون داد و گذاشت جین یونگ بفهمه که متوجه حرفش شده.
"عالیه،اوکی. روزانه تعداد زیادی اعمال جنسی و سکس در خونه انجام میشه. رئیس وانگ دوست داره اوقات خوشی رو با پیش خدمت هایی که مایل هستند بگذرونه. اگه تمایلی به انجام این کار نداشته باشی توقعی از تو نیست و مجبور نیستی توی این اعمال شرکت کنی اما در حقیقت تو شاهدشون خواهی بود. اگر فکر کردن بهش برات نفرت انگیزه نیازی نیس که ادامه بدیم."
خب اون...غیرمنتظره بود. اما خیلی دور از تصور نبود.
این قطعا چیزایی رو درباره ی این که چه چیزی درمورد وارث وانگ و پیشخدمت هاش توی عموم عجیب بود رو توضیح میداد.
مارک لب هاشو گاز گرفت، توی معنی گفته های جین یونگ فرو رفت. اما اون پیش از این جوابشو میدونست. اون از وقتی جوابش رو اماده داشت که جین یونگ در دیدار اخر پرسیده بود که چی کار میکنه اگه موقع راه رفتن، جکسون وانگ رو در حال سکس با یک پیشخدمت ببینه.
"من باهاش مشکلی ندارم"
حقوقش خوب بود و اگه اون مجبور نبود که به زور سکس داشته باشه، چرا که نه؟
پس اگه وارث با بقیه پیشخدمت ها سکس داشته باشه چی؟
مارک میتونست موقعیتو اداره کنه. البته که اون هنوز به قرارداد نیاز داشت تا بدونه دقیقا درباره ی این چی میگه اما اون الانم به اندازه ی کافی حس اعتماد میکرد.
جین یونگ یک لبخند مودبانه ی کوتاه زد. جوابشو پذیرفت و برگه های قرارداد رو کشید و رو به روی مارک گذاشت. مارک پوشه ی برگه ها رو برداشت و بازش کرد تا اولین صفحه ی قراردادش معلوم بشه.
هیچ چیز غیر عادی ای در صفحه ی اول نبود. خلاصه شده بود که اون میتونه در خونه زندگی کنه و همه چیز براش آماده شده. گفته شده بود چه تعداد روز تعطیل داره و یک خلاصه ی کوتاه از شرح حقوق و وظایفش.
به طور اساسی هر چیزی که قرار بود اطراف خونه انجام بشه کاری بود که اون باید به همراه بقیه پیشخدمت ها انجامش میداد. که اینم سوپرایز نبود.
چیز سوپرایز کننده حقوقش بود.
100000 وون حقوق ثابت برای هر روزی که به طور کامل توی خونه کار میکرد. این خیلی زیاد بود مخصوصا وقتی نیازی نبود هزینه ی اجاره یا غذا را پرداخت کنه.
این کافی بود تا به خانواده اش کمک کنه تا بدهی هایی که روی هم انباشته شده رو پرداخت کنن و اگه پولش رو نگه میداشت میتونست برای تحصیلش هم پول جمع کنه.
تا حالا اوضاع خوب بود، در اصل زیادی برای واقعی بودن خوب بود!
صفحه ی دوم قرارداد کاملا طبیعی بود.
توضیح میداد که وظایف روزانه اش توسط محافظ خونه که رئیس انتخاب کرده اداره (بررسی) میشه.
هر دستوری که رئیس میده بالای برنامه های طول روز قرار میگیره، به هر حال بقیه وظایف برای بعد از اون هستند.
بخش هفتم اومد. (بخشی) که عنوان شد.
"لباس کار و نفع جنسی"
مارک قبل از ادامه دادن آب دهنشو آروم قورت داد.

پی نوشت : قوانین برای تمامی ساکنین خانه وانگ اعمال میشه وافراد حق اهمال درمورد بند های قوانین رو به هیچ عنوان نخواهند داشت .


بخش 7 . لباس کار و توجهات جنسی

7.1. لباس های کار توسط عمارت وانگ برای تک تک کارکنان فراهم میشن. لباس کار استاندارد شامل پیراهن اتو شده , شلوار اتو شده با کمربند چرمی , کفش رسمی , جوراب , جلیقه و کراوات هست و اگه موقعیت بطلبه , یک کت و لوازم دیگه. رنگ همشون بجز کراوات (7.2 رو ببینید) میتونه آزادانه توسط خدمتکارا انتخاب بشه , اما اگه موقعیت شامل یک واقعه همگانی باشه , رئیس یا صاحب عمارت دستور میده چه رنگی باشه. خدمتکارا میتونن لباس زیرشون رو خودشون انتخاب کنن.

(7.2)
خدمتکار میتونه برای هر روز به طور جداگانه کرواتی که میخواد رو انتخاب کنه.
اما اون ها با امضا کردن این قرارداد موافقت میکنند که رنگ های معین به معنای رضایتشون در تعیین کردن اعمال جنسی ای میشه که بنا بر خواستشون باید با رئیس انجام بدند.
یک رنگ مشخص عدم تمایل نسبت به شرکت کردن (در اعمال جنسی) را نشان میده، و اگه خودشون تمایل نداشته باشند از هیچ خدمتکاری انتظار نمیره که هیچ رنگی رو بپوشه.
پوشیدن هر رنگی به جز سفید (یا رنگ بی معنی که در لیست ذکر نشده) منجر به بالا رفتن حقوق روزانه کسی که اون رنگ رو پوشیده میشه.
این رنگ ها، معنی هاشون و درجه بندی دستمزدشون در پیوست 1 ذکر شده. 
بخش8: روابط شخصی و سلامت جنسی
اگر خدمتکاری برای روابط جنسی با رئیس استخدام شده باشه یا نه،خاندان وانگ لازم میدونه هر خدمتکار هر تغییری در رابطه یا وضعیت خونه رو گزارش بده ،
8.2: اگه خدمتکار تمرین رابطه جنسی خارج از خانه رو انتخاب کرد،لازمه که با کاندوم تموم شه یا از پارتنر آزمایش STD(یه نوع بیماری)در یک موسسه بهداشت توسط خانواده وانگ پذیرفته شه.همچنین باید به خانه اطلاع داده شده باشه.

داشتن یه رنگ از درجه دستمزد بالاتر به عنوان رنگ جانبی ( مثلا ب عنوان نقاط یا خطوط باریک) در کراوات نشون دهنده علاقه به گفتن عمل است اما نه اینکه با اون کار موافقه و اینکه به رئیس اجازه میده تا نشون بده یا درخواست کنه اون اعمالو اما مسئولیت اونارو قبول نمیکنه‌.
یه رنگ از درجه پایین تر در کراوات نشون دهنده ترجیح دادن اعماله که رئیس ممکنه برای دنبال کردن انتخاب کنه‌.
با افزایش میزان درجه دستمزد، این انتظار میره که خدمتکار به هر عملی بر درجه دستمزد  قبلی تمایل داره‌.

اگر پیشخدمت نیاز داشته باشه در یک مراسم عمومی برای یک روز شرکت کنه کروات  ،خاکستری ،سیاه یا سفید  در طول مراسم بهش داده می شود.

 

(پیوست 1)
رنگ سفید 
پرداخت : 100℅
معنی :فقط تعامل حرفه ای (فقط کار های ویژه یک خدمتکار)
رنگ زرد
پرداخت:110℅
معنی:معاشقه و لمس بی ضرر مجازه(نوازش کردن ممنوع)
رنگ سبز
پرداخت : 125℅
معنی:بوسیدن و نوازش مجاز
رنگ فیروزه ای
پرداخت : 150℅
معنی :پیش خدمت اجازه میده که رئیس عضوشو ساک بزنه و باهاش بازی کنه.
رنگ آبی 
پرداخت : 150℅ 
معنی: پیش خدمت  مشتاقه که برای رئیس ساک بزنه و با عضوش بازی کنه.
رنگ فیروزه ای و آبی به طور یکنواخت 
پرداخت :175%
معنی :ساک زدن و لمس عضو هم توسط پیش خدمت و هم توسط رئیس انجام گیرد.
رنگ بنفش
پرداخت :200℅
معنی:پیش خدمت مایل است که تاپ باشد .
رنگ صورتی
پرداخت 225%
معنی:پیش خدمت مایل است که بات باشه 
رنگ قرمز 
پرداخت:300 %

مارک بعد از خوندن صفحه به جین یونگ  نگاه کرد , متوجه سر پیشخدمت جوان شد که با یک حالت غیر قابل فهم تو چهره اش بهش نگاه میکنه.
 مارک دوباره نگاهشو  پایین اورد , قبل از رفتن به صفحه بعد که ظاهرا پیوست بود یکم صداشو صاف کرد.
به آرومی نفس کشید , بسختی تلاش کرد نفسش رو از لرزیدن منع کنه. میدونست نگاه جین یونگ  روشه و واکنشش رو میسنجه , پس همچنان نگاهش رو بالا نیاورد , گذاشت چشماش با تنبلی بین صفحات گشت بزنه , عقب جلوشون بکنه. افکارش بسرعت در حرکت بودن. قرارداد... خیلی بد بنظر نمیرسید. ترساننده بود؛قطعا! اما شرایط خیلی واضح بودن. اون میتونست درامد خوب , شگفت انگیزی کسب کنه , و هیچوقت مجبور نبود با هیچ چیزی غیر از خدمات پایه , حرفه ای که یک خدمتکار میده موافقت کنه. اگه باید گاهی وارد شدن به اتاق هایی , که پسران جذاب در حال سکس کردن بودن رو تحمل کنه , خب خیلی بهای بدی برای پرداخت نبود.و براش سخت نبود
.
مارک تصمیمشو گرفت و نگاهشو بالا اورد و با شجاعتی بیش ازون  چیزی که حس میکرد به جین یونگ نگاه کرد. جین یونگ یک ابروشو بالا انداخت , به نشانه تصدیق تصمیم مارک , بهش یک قلم شیک با جزئیات طلایی در طولش داد. حالت جدی جین یونگ در یک چشم به هم زدن تبدیل به حالتی از خشنودی شد وقتی که مارک به جلو خم شد تا قلم رو بگیره.

"فقط روی خط همه ی صفحات امضا بزن با تاریخ و اسمت لطفا."

مراقب بود که دستش زیادی نلرزه , مارک اسمشو روی تمام صفحات قرارداد که دوره ی یک ماهه ش بعنوان خدمتکار عمارت وانگ رو شروع میکردن امضا کرد. وقتی کارش تموم شد , جین یونگ برگه ها رو گرفت , قبل ازینکه برشون گردونه تو کیفش , یک لبخند گربه مانند به مارک زد که لرزه به اندامش انداخت.

"به کار در عمارت وانگ خوش اومدی. میتونی از دوشنبه ساعت هفت صبح شروع کنی. اگه آدرستو بدی , یک ماشین برات میفرستیم تا تو و وسایلت رو بیاره."

Comments

You must be logged in to comment
No comments yet