وقتی بیدار شد دید 246 تا پیام داره که 200 تا از طرف لوهان بود

تو همش یه متن بود

" شب بریم بیرون "

و لوهان یه عادتی داشت تا وقتی جواب نمیگرفت هی تکرار میکرد حرفش رو

247

فهمید لوهان همچنان منتظره

از : چانیول

به : لوهان

باشه شیرینم .. میام دنبالت

 

از : لوهان

به : چانیول

زود بیا

بقیه اسمساشو چک کرد 

 

از : کون سخن گو

به : چانیول

برو بمیر .. مرتیکه روانی ....

و این پیام 46 بار اومده بود براش

از : چانیول

به : کون سخن گو

ببین من اسممو بهت گفتم .. خب اگه اسمتو بهم بگی چیزی ازت کم میشه ...

من فقط میخوام دوست باشیم

 

از : کون سخن گو

به : چانیول

دلیلت چیه ؟

 

 

از : چانیول

به : کون سخن گو

راستش ...من به یه دوست پسر سکس احتیاج دارم تو رو دیدم ازت خوشم اومد

باسن خوبی هم داشتیی

 

از : کون سخن گو

به : چانیول

چی به من میرسه ؟

 

از : چانیول

به : کون سخن گو

یعنی موافقی ؟

 

 

از : کون سخن گو

به : چانیول

نه تا بدونم چه نفعی واسه من داره

 

از : چانیول

به : کون سخن گو

هر چی بخوای

 

از : کون سخن گو

به : چانیول

اوووه ... واقعا ... باشه من یه خونه میخوام با یه ماشین لطفا مدل بالا باشه

اسمم سهون کی خونمو میدی ؟؟ ماشینو اول میدی یا خونه رو

 

 

از : چانیول

به : سهون

فردا نزدیک ظهر با ماشینی که واسه خودته میام دنبالت .... چیزایی رو که

میخوای بهت میدم اما وقتی به اسم خودت میشن که دوست پسر من هیچی از

ماجرا نفهمه و ما ازدواج کرده باشیم

 

از : سهون

به : چانیول

نمیفهمه ... فقط کی میخوای باهاش ازدواج کنی ؟؟؟ چرا باخودش نمیخوابی

 

از : چانیول

به : سهون

هنوز بچس تازه 15 سالش شده .. و من اصلا دوست ندارم ازش سواستفاده کنم

وقتی 18 سالش تموم بشه باهاش ازدواج میکنم 

از : سهون

به : چانیول

باشه ... بهتر از هیچی چیه قبوله

 

از : چانیول

به : سهون

فردا جلوی همون کافه ای توش کار میکنی ساعت 12 منتظرتم

 

از : سهون

به : چانیول

اوکی

با لبخند از گوشیش جدا شد و رفت تا آماده بشه که به دوست شیرینش برسه

کوچولوی خوشگلش دلش میخواست بره بیرون پس اون میبردش و توی شهر میگردوندش تا خسته بشه و توی ماشین خوابش ببره