Ex_boyfriend chapter 4
Ex_boyfriend
بعد از گذروندن یه روز با محرک بالا هم برای کیرش و هم قلبش تصمیم گرفت
به اون کون سخن گو اسمس بده
گوشیشو از توی جیبش در آورد و با یه دنیا خوشحالی شروع به نوشتن متن
اسمسش کرد و وقتی سند رو زد فهمید خیلی احمقه چون ساعت از 2 گذشته بود
اما خب کار از کار گذشته بود
برای همین بی خیال بقیش شد و تصمیم گرفت بخوابه چون اصلا دلش نمیخواس
امروز صبح دوباره براش تکرار بشه
اون فکر میکرد راحت میخوابه اما کورخونده بود و تا صبح خوابای سکسی دید
و صبح وقتی چشماشو باز کرد متوجه شد هوا خیلی خوبه و دوست پسر شیرینش
هنوز نرسیده
و خیلی ناگهانی یاد دیشب افتاد و وقتی گوشه پتوشو گرفت بالا فهمید اون چیز
سیخ که مثل دکل 400 ولت خط انتقال از روی پتو معلومه در واقع کیر خودشه پس سریع پرید توی حموم و خودشو خلاص کرد
و وقتی سبک شد و از حموم اومد بیرون و رفت جلوی آینه و شروع کرد به
هندونه گذاشتن زیر بغل خودش
که یهو یادش اومد دیشب به کون سخن اسمس فرستاده
شیرجه رفت روی گوشیش و وقتی دید چندتا اسمس داره بال دراورد
از :لوهانییی شیرین
به : چانیول
چانیییییی فردا تعطیله
از : لوهان
به : چانیول
من میخوام برم پارک کی میای ؟؟؟؟
به خودش لعنت فرستاد میتونست بیشتر بخوابه
از :چانیول
به : کون سخن گو
هی , سلام
از متن اسمسش سرشو کوبید به ستون " این کصشعرو من فرستادم .. خاک تو
سرم "
همون براش یه اسمس اومد
از : کون سخن گو
به : چانیول
کی هستی ؟
از : چانیول
به : کون سخن گو
یه کسی که میخواد دوستت بشه
از : کون سخن گو
به : چانیول
من دوست نمیخوام
از : چانیول
به : کون سخن گو
اسمت چیه ؟؟؟
از : کون سخن گو
به : چانیول
برو بابا دلت خوشه
از : چانیول
به : کون سخن گو
اسم من چانیوله ... پارک چانیول .. اسم تو چیه ؟
از : چانیول
به : کون سخن گو
الووو؟؟
از : چانیول
به : کون سخن گو
کجا رفتی ؟؟ من هنوز پشت خطم
از : چانیول
به : کون سخن گو
://////
از : چانیول
به : کون سخن گو
://////
از : چانیول
به : کون سخن گو
://////
از : چانیول
به : کون سخن گو
://////
فقط میدونست این پیامو چیزی حدود 65 بار واسه کون سخن گو فرستاده
چون بعدش خوابش برده بود
Comments